امید متین در سرمقاله روزنامه اقتصاد سرآمد به تحلیل موضوع اقتصاد دریامحور و ارتباط مردم و افکار عمومی با آن پرداخته است.
به گزارش فانوس دریا، متن یادداشت که در اقتصاد سرآمد منتشر شده به شرح زیر است:
مردم، اقتصاد دريامحور را نمي‌شناسند. تمام تصورات مردم از دريا، يك ساحل براي قدم زدن است و يك ماهي كه ممكن است گاه و گداري بتوانند بخرند و كشتي و نفتكش و شايد هم كشتي‌هاي جنگي و زيردريايي‌ها.به طور كلی، عبارت اقتصاد دريامحور براي مردم ناآشنا و بيگانه است و اين بر مي‌گردد به عادت ديرينه راديو و تلويزيون ايران از يك طرف، فعاليت نامناسب و ناكافي فعالان درياست.
صدا و سيما كه به عادت ديرينه خود، محصور و مسحور چند بازيگر هستند و يك بار مهران مديري آن‌ها را مي‌برد دور همي و يك بار رامبد مي‌برد خندوانه و بعد به نوبه مي‌روند در برنامه‌هاي ديگر تا حال ما از هر چه هنر وهنر پيشه است دگرگون شود. آخرش هم مزد صدا و سيما را كف دستشان گذاشتند.از سريال‌ها كه هيچ‌كدام دريايي نبوده اند و ازفيلم‌ها كه فقط فيلم‌هاي جنگی خارجی داريم!
به طور كلي چيزي به اسم اقتصاد دريامحور يا فرهنگ دريامحور وجود خارجي ندارد؛ مگر اين كه موقع پخش يك موسيقي تكراري، دريا را براي زمينه آن نشان دهند. به طور كلي صدا و سيما هيچ گرايش و ميلي به مقوله دريا نداشته و ندارند. ممكن است گاهي مستندي از زير آب‌هاي دريا نشان دهند كه منظورشان نشان دادن جانورهاي آن است نه خود دريا!
اما فعالان دريا هم واقعا كم گذاشته‌اند و ازمجموع فعاليت‌هاي فرهنگي وترويجي به نفع دريا غافل بوده‌اند. شايد به اين فكر كرده‌اند كه «كار فرهنگي درباره دريا به ما ربط ندارد!» به همين خاطر است كه نمايشگاه‌هاي آن‌ها از مردم موج نمي‌زند. اطلاع‌رساني براي مردم صورت نمي‌گيرد و به طور كلي در برنامه‌هايشان فقط خودشان هستند و مردم جايگاهي ندارند.
در نمايشگاه‌ها كه مهم‌ترين برنامه فرهنگي فعالان دريايي است، به تكيه به اين دليل كه «نمايشگاه تخصصي» است، هيچ وجهي براي حضور مردم قائل نمي‌شوند و برنامه‌اي هم براي آن ندارند. اما به نظر مي‌رسد كه اين‌ها اشتباهات بزرگي است.
شايد نتوان به صداو سيما براي فرهنگ‌سازي درباره دريا و اقتصاد دريامحور توصيه‌اي كرد؛ اما به بزرگان دريايي مي‌توان پيشنهاد كرد كه موضوع را بررسي كنند و بخش فرهنگي فعاليت‌هاي خود را گسترش دهند.اقتصاد دريا از دريا و سواحل شروع مي‌شود؛ ولي به آن جا ختم نمي‌شود. اگر افكار عمومي پشتوانه اقتصاد دريامحور بودند، ما بعد از چندين دهه تازه به فكر دريايي شدن نمي‌افتاديم و دولت‌هاي قبلي هم به اين مقوله ورود جدي مي‌كردند.
نقش افكار عمومي مهم است و نقش مردم به عنوان عناصر و اجزاء افكار عمومي اهميت دارد و نسل آينده دريايي بايد از ميان همين مردم برخيزند. اين‌ها نكاتي كه توجه به آن به ما ثابت مي‌كند كه بايد بخش فرهنگي فعاليت‌هايمان را افزايش دهيم به نفع دريا و اقتصاد دريامحور.